6 نمونه برای الهام گرفتن برند شما
کلمه “چریکی” ، به شکل مکتوب آن ، بسیار شدید به نظر می رسد.
تصاویری از شورش و درگیری را به تصویر می کشد.
آن را کنار کلمه “بازاریابی” بگذارید و باعث می شود که بسیاری از مردم بپرسند ، “ها؟”
اما بازاریابی چریکی به نوعی شکل مبارزاتی ارتباطی نیست.
از این گذشته ، این بسیار اختلال آمیز خواهد بود ، که متدولوژی ورودی را نقض می کند. در واقع ، این نوعی بازاریابی ورودی نامتعارف است ، به این دلیل که آگاهی از برند را در بین مخاطبان بزرگ افزایش می دهد ، بدون اینکه آنها را از دست بدهد.
از آنجا که بسیار غیر متعارف است ، با این وجود ساده ترین مفهوم برای توضیح نیست.
بازاریابی چریکی اغلب وقتی مشاهده می شود ، به بهترین شکل قابل درک است ،
بنابراین به این ترتیب می خواهیم در اینجا به بهترین شیوه ها و راه های استفاده آن نزدیک شویم.
ما با برخی از اصول اولیه پیرامون اینکه از کجا آمده است و چگونه کار می کند ،
شروع خواهیم کرد و پس از آن ، بررسی نحوه موفقیت آمیز بودن آن را بررسی خواهیم کرد.
ریشه های جنگ
وقتی اصطلاح “بازاریابی چریکی” را می شنویم ،
سخت نیست که به جنگ چریکی فکر کنید – این معنی است ،
از آنجا که این سبک بازاریابی نام خود را گرفت. در زمینه جنگ ،
تاکتیک های چریکی تا حد زیادی به عنصر تعجب بستگی دارد.
به گفته بازاریابان چریکی: “کمین ها ، خرابکاری ها ، حمله ها”.
اما چگونه این کار به کارهایی که هر روز انجام می دهیم تبدیل می شود؟
در بازاریابی ، تکنیک های چریکی بیشتر بر عنصر تعجب بازی می کنند.
این مجموعه برای ایجاد کمپین های بسیار غیر متعارف است
که افراد را به طور غیر منتظره ای در جریان امور روزمره خود قرار می دهد. خواهید دید که در بعضی از مثال های زیر به نظر می رسد
که چندین کتاب در مورد تاکتیک های چریکی در تعدادی از زمینه های حرفه ای نوشت.
البته در آن زمان ، بازاریابی به طور کلی بسیار متفاوت به نظر می رسید ،
و گرچه بازاریابی چریکی امروزه هنوز مورد استفاده قرار می گیرد ،
چشم انداز همیشه در حال رشد دیجیتال در حال تغییر آنچه به نظر می رسد است.
دوباره – خواهید دید که در بعضی از مثال های زیر به نظر می رسد.
آنچه که بازاریابان از بازاریابی چریکی لذت می برند ،
ماهیت نسبتاً کم هزینه آن است. سرمایه گذاری واقعی در اینجا خلاقانه و روشنفکرانه است
– با این حال ، اجرای آن لازم نیست گران باشد. مایکل برنر در مقاله خود با عنوان “محتوای چریکی” ،
آن را خلاصه می کند ، جایی که او این سبک از بازاریابی را در همان زمینه برای بازگرداندن مطالب موجود شما ، مانند گرفتن بخش های خاصی از یک گزارش ،
و گسترش هر یک از آنها در یک پست وبلاگ ، قاب بندی می کند.
این سرمایه گذاری زمان است ، اما نه پول ، به تنهایی.
به نوعی ، بازاریابی چریکی با خنثی کردن محیط فعلی مخاطبان شما کار می کند.
آن را ارزیابی کنید و بفهمید که کدام بخش های آن را می توان مجدداً مورد استفاده قرار داد
تا برند شما را شامل شود.
همانطور که توسط شرکت ALT TERRAIN مشخص شده ، بازاریابی چریکی داراری دستبندیهای زیر است :
ما می دانیم – بدون هیچ زمینه ای ،
تمام ایده بازاریابی چریکی می تواند کمی گیج کننده باشد ، بنابراین بیایید ببینیم که چگونه این توسط برند های دیگر اجرا شده است.
منبع Toxel.com
طبیعتاً من نمیتوانم شما را تحت تأثیر دستمال کاغذی BOUNTY قرار بدهم
مّا به این بازار یابی چریکی توجه کنید.
با نصب کردن به هم ریختگیهایی به اندازه بزرگ در خیابانهای نیویورک
یک فنجان غول پیکر افتاده بر زمین و یک بستنی در حال آب شدن – این برند یک راه منحصر به فرد برای تبلیغ محصول خود با حداقل کلمات پیدا کرده است.
خوب ، نه واقعاً از نظر فرهنگی ،
ما در حال شروع به انتخاب هر روش ممکن برای ریشه کن کردن تبلیغات از زندگی خود هستیم.
به همین دلیل ما در سرویس های استریم مانند Hulu و YouTube ،
چیزهایی مانند DVR و گزینه های بدون تبلیغات را دوست داریم. این کمپین ،
بر خلاف تبلیغ ، به آسانی قابل چشم پوشی نیست. از این گذشته ، ا
گر در مسیر کارتان با بستنی ای به بزرگی تشکتان که در حال ذوب شدن است مواجه شوید ،
متوقف نخواهید شد و نگاه نمی کنید؟ ما میکنیم.
سپس یک روش غیر متعارف برای پخش آن برای عموم پیدا کنید – ترجیحاً بدون کلمات.
خوب ، این ممکن است کاملاً منصفانه نباشد ،
زیرا “در زندگی واقعی” از کار در نیامده است. اما اگر این طور بود ،
چقدر جالب بود؟ برای تبلیغ نامزدهای بهترین آلبوم سال ،
مجموعه موسیقی GRAMMYs ویدئویی را ایجاد کرد تا نشان دهد
چه اتفاقی می افتد اگر پوسترهای هنرمندان نامزد یکدفعه شروع به آواز خواندن کنند.
ممکن است انجام چنین کارهایی در واقع غیرممکن به نظر برسد.
اما تصور کنید – اگر بتوانید پوستر موسیقی برای برند خود ایجاد کنید چی؟
باز هم ، با تبلیغات بیلبوردی متفاوت است ،
زیرا وقتی ما کنار یک دیوار با تبلیغات کاغذی در تهران قدم می زنیم ،
انتظار نداریم که آنها شروع به حرکت کنند. اکنون ،
ما می پذیریم که این ایده دقیقاً ایده آل برای بودجه نیست ،
چون برای تحقق بخشیدن به آن به برخی کارهای فنی نیاز دارید.
اما حتی اگر می توانستید یک تصویر متحرک یا دیجیتالی را در میان دریایی از عکسها قرار دهید
– در مکانی که باعث تعجب میشود مانند یک دیوار آجری
– باعث می شود افراد از گارد خودشان بیرون بیایند و توجهشان جلب شود.
وقتی برای اولین بار عکس های فورتنایت را دیدم ، اعتراف می کنم که کاملا آن را باور کردم. “یک نفر ، آن سگ را از آن مگس ها دور کند!” من دیوانه وار فکر کردم. بعد فهمیدم که سگ واقعی نیست و مگسها هم نبودند. اولی عکس بود و دومی در واقع انسان بودند.
به این دلیل که Frontline ، سازنده محصولات پیشگیری از کک و کنه برای سگها ،
قادر بود کل این فضای بزرگ و عمومی را با این تصویر پر کند .
این برند می دانست که بسیاری از افراد هر روز در آن فضا قدم می زنند
و تعداد زیادی از مردم نیز آن را از طبقات بالای ساختمان می بینند و توهم سگ و حشره را برایشان ایجاد می کند. توجه و نگاه نکردن به آن دشوار است.
به این خاطر که این کار تنها قرار دادن یک تبلیغ نوشتاری در جایی که احتمالاً دیده نمیشود نیست،
این نوعی از تعامل تصادفی انسان را ایجاد می کند که به
بیننده یاد آوری میکند که این محصول چه کاری انجام می دهد.
نکته مهم: دریابید که چگونه ممکن است انسانها به طور غیر ارادی با پیام های بازاریابی شما ارتباط برقرار کنند. در حالی که ممکن است محصول یا خدمات شما به مسئله مثلاً حذف حشرات نپرداخته باشد ،
روشهایی وجود دارد که مردم را به بخشی از کمپین تبدیل کند.
بهم زدن یک رابطه به صورت حضوری دشوار است ،
چه برسد به اینکه بصورت آنلاین پخش شود.
این اتفاقی زمانی افتاد -ظاهرا – که یکی از کاربران اینستاگرام در کامنت صفحه burger king داستانی از “دوست دختر” خود در زمان سفارش غذا از برگر کینگ به اشتراک گذاشت.
فقط یک مشکلی وجود داشت. این پسر یک دوست دختر دیگر داشت ،
او به چه کسی مراجعه کرده بود؟ این درام از طریق نظرات اینستاگرام دنبال شد:
بعد از شروع اظهارنظرها ، بسیاری گمان می بردند که ممکن است
کل این قضیه توسط برگر کینگ تنظیم شده باشد.- چه راهی برای ورود نام تجاری شما به بازار کار وجود دارد. برگر کینگ تقریباً دو میلیون دنبال کننده در اینستاگرام دارد.
آن را با 3.8 میلیون دنبال کننده رقیب اصلی آن یعنی مک دونالد مقایسه کنید.
و در حالی که ما مطمئن نیستیم که تعداد دنبال کنندگان سابق قبل از این بهم زدن مشهور چقدر بود ،
امّا منطقی است که در نظر بگیرم که حداقل،
توجه زیادی را فقط در این شبکه اجتماعی به همراه آورد. شاید مردم قبلاً این برند را در اینستاگرام رصد میکردند ، امّا پیش از این ، آیا آنها به طور جدی درباره آن بحث می کردند؟
نکته مهم: بازاریابی چریکی دیجیتالی شده است.
به جایی فکر کنید که مخاطبان شما در حال حاضر به صورت دیجیتالی وجود داشته باشند
– سپس یک نمایش ترتیب دهید. اگرچه ما نمی توانیم دروغ گفتن را تحریک کنیم ،
می توانیم از خلاقیت تحسین کنیم ، بنابراین از استفاده از نظرات مردم نترسید.
من به اندازه هرکسی که پول زیادی برای بطریهای آب خرج میکند ، مقصر هستم. هیچ عذری ندارم.
البته من یک بطری قابل استفاده مجدد دارم. محل کار من آب فیلتر شده از دستگاه را ارائه می دهد ،
نه یک کولر سنتی ، امّا هنوز هم یک عادت بد است.
به همین دلیل من این کمپین بازاریابی چریکی از سازمان امدادی یونیسف درک کردم.
این سؤال را مطرح میکند :
“اگر بطری های آبی که پولتان را برایشان هدر میدهید از آب کثیف پر شده بود چه؟”
این راهی برای یادآوری مردم متمدن است که بدانند مردم همه نقاط جهان به آب تمیز دسترسی ندارند.
بنابراین یونیسف طرحی ارائه داد که به جای صرف پول اضافه برای بطریهای آب آن را برای کمک به ارسال آب آشامیدنی تمیز به این مناطق استفاده کنند.
این کار با ایجاد دستگاههای دست ساز که بطری های کثیف بطری را می فروختند ، ا
نجام شد که هر دکمه به عنوان بیماری ناشی از عدم وجود آب آشامیدنی تمیز شناخته شده است.
نکته مهم: بازاریابی چریکی در بخش غیرانتفاعی نیز فعالیت می کند.
در حالی که تصاویر ترسناک و غم انگیز غالباً راهی تأثیرگذار در ارتباط با مأموریت شما هستند ،
راهی برای انتقال آن با ایجاد چیزی کمتر در چهره و تعاملی برای عموم وجود دارد.
آیا شما یک شرکت لباس زیر هستید که به دنبال راهی غیر متعارف برای عرضه محصول خود هستید؟
فقط سعی کنید یک جفت عظیم از شلوارک را روی یک مجسمه گاو نر نمادی بپوشانید.
واقعاً ، ما نمی توانیم این موارد را درست کنیم.
از نظر تئوری بسیار ساده است و داستانی است.
اما هنگامی که برند GoldToe راهی برای ترویج و ارتقاء لباس زیر جدید خود نیاز داشت ،
دقیقاً همان کاری بود که انجام داد
– بطور گاه به گاه این اقلام لباسهای جدید را بر روی مجسمه های سراسر نیویورک قرار داد.
و در حالی که ما نمی توانیم مطمئن باشیم که مسیری که GoldToe در پیش گرفته است ،
ما صمیمانه امیدواریم که این لباس های اندازه گاو نر با پارچه های تولیدی باقی مانده ساخته شده باشد ، و این کمک می کند تا این کمپین حتی با بودجه نیز دوستانه تر شود.
ممکن است بهترین ایده باشد.
هنگامی که ما برای نوشتن این پست تصمیم گرفتیم ، از تنها یک عنصر آن ناامید شدیم
– واقعاً هیچ نمونه B2B پیدا نکردیم. این بدان معنا نیست که در آن بخش غیرممکن است.
فقط به خلاقیت اضافی احتیاج دارد.
امیدوارم از این مثالها الهام بگیرید ، به خصوص اگر تبلیغاتی با نام تجاری کوچکتر انجام می دهید.
برای مثال از جمع آوری مطالب برای این کمپین ها نترسید – به عنوان مثال ،
این رویکردهای خلاقانه برای کار شماست که به حفظ ماهیت ورودی و سازگار با بودجه بازاریابی چریکی کمک می کند.